به گزارش مشرق، برنامه از آسمان یکی از قدیمی ترین برنامه های دفاع مقدسی تلویزیون ایران است که این روزها 18سالگی اش را پشت سر گذاشته است. آنچه می خوانید، متنی است در همین زمینه به قلم حمید بناء که نویسنده این برنامه است.

البته بنده همۀ این هجده سال را کنار دوستان نبودم اما به نظرم همین هشت - نه سال مستمر و آن یکی - دو سال قبلش که ارتباطمان اندک بود برای از آسمانی شدنم کافی باشد.

از آسمان جای قشنگی است. شهید دارد. جانباز دارد. بچه رزمنده دارد. آزاده های مشتی را که نگو ؛ دنیایی هستند برای خودشان ... راستش را بخواهید در این سالها دارایی های ما آنقدر زیاد شده که احتمالاً ما ثروتنمدترین آدمهای ایران هستیم.

جانم برایتان بگوید که در این سالها خزانۀ احساسمان پر از مروارید اشک است. البته اشتباه نشود ؛ اشک داریم تا اشک. اشکی که پای تخت یک جانباز قطع نخاع گردنیِ صبور جاری می شود ، غرور ملی و حس بندگی آدم را زیاد می کند.

برنامه سازی در حوزۀ دفاع مقدس و جهاد و حماسه کار سختی است. باور بفرمایید شرح حال مادری که با دست خودش پسرش را در قبر گذاشته و بعد از آن با صدای بلند فریاد زده « فدای سر امام و انقلاب » ساده نیست. حالا می فهمم که چرا امام خامنه ای خطاب به خانوادۀ شهدا فرمودند که اگر این صبر شما نبود ، راه شهادت ادامه پیدا نمی کرد. خدا را شکر که این آدمها سر راه زندگی ما قرار گرفتند تا شکل واقعی آدم بودن را ببینیم.

راستش را بخواهید دارایی های از آسمان خیلی بیشتر از این حرفهاست. در بایگانی تولیداتمان چهره های نورانی بسیاری دیده می شوند که امیدواریم در این دنیا و آن دنیا شفیعمان باشند. سرگل و پیشانی دارایی های ما هم دو عضو شهید گروه هستند. دو عضوی که آبروی برنامه را پیش شهدا خریدند ؛ آقایان محمد فراهانی و عباس گودرزی. حتماً یادتان هست که بچه ها در اقدام تروریستی جنوبشرق کشور همراه با سردار نورعلی شوشتری شهید شدند.

شرمنده یادم رفت که دربارۀ تیتر یادداشت حرف بزنم! از آسمان به تازگی نوزدهمین سال فعالیت اش را آغاز کرده است. دعا کنید که این راه همچنان ادامه داشته باشد. ما اهل رها کردن میدان نیستیم ؛ اگر موانع راه کربلای چهاریمان نکنند.

شمه‌ای از داستان عشق شورانگیز ماست
این حکایتها که از فرهاد و شیرین کرده‌اند.